پروپوزال رابطه بین سلامت سازمانی با تعهد مدیران

پروپوزال رابطه بین سلامت سازمانی با تعهد مدیران


توضیحات:
این پروپوزال در سال 1392 تهیه شده است. این فایل حاوی همه موارد لازم از جمله بیا مساله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف، سوالات، فرضیه ها، مدل مفهومی، روش تحقیق و غیره می باشد.

بخشی از متن:
امروزه سازمان ها شاهد تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی زیادی در محیط پیرامون خود هستند. محیطی که در آن، رقابت فزاینده جهانی، توسعه و گسترش فناوری اطلاعات و تغییرات در ویژگی های جمعیت شناختی نیروی انسانی و مشتریان در قلب تغییرات قرار دارند. از سوی دیگر، توسعه و رشد هر جامعه ای در گرو داشتن سازمان های سالم است. یک سازمان سالم جایی است که افراد دوست دارند در آن کار کنند و افتخار می کنند که بخشی از آن سازمان هستند. از نظر لایدن و کلینگل  (2000) سلامت سازمانی  مفهوم تقریباً تازه ای است و شامل توانایی سازمان برای انجام وظایف خود به طور مؤثر در راستای رشد و بهبود سازمانی است. یک سازمان سالم جایی است که افراد می خواهند در آنجا بمانند و کار کنند و خود افرادی سودمند و مؤثر باشند. از طریق سلامت سازمانی می توان استعدادهای اعضا ر ا شناسایی کرد تا با استفاده از آنها، اهداف سازمانی به شکل مطلوبی تحقق پیدا کنند (مظلومی، شاه طالبی، 1389، 55). ...

عناوین بکار رفته در این پروپوزال عبارتند از:
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت تحقیق
مرور ادبیات و سوابق مربوطه
هدفهای تحقیق
سوالات تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعریف مفهومی و عملیاتی واژگان کلیدی تحقیق
روش شناسی تحقیق
روش تحقیق
مدل مفهومی
ابزارهای گردآوری (داده ها) اطلاعات
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری
روش‌ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده‏ها
زمانبندی اجرای طرح
فهرست منابع

تعداد مشاهده: 3260 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 14

حجم فایل:44 کیلوبایت

 قیمت: 21,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • راهنمای استفاده:
    مناسب جهت استفاده دانشجویان رشته مدیریت


  • محتوای فایل دانلودی:
    در قالب word و قابل ویرایش

پروپوزال رابطه هوش عاطفی و مهارتهای ارتباطی با کارایی ‌مدیران

پروپوزال رابطه هوش عاطفی و مهارتهای ارتباطی با کارایی ‌مدیران


پروپوزال رابطه هوش عاطفی  و مهارتهای ارتباطی با کارایی ‌مدیران تربیت بدنی در دانشگاه های دولتی کشور

بیان مساله:

توجه به هیجان‌ها و عواطف و کاربرد مناسب آنها در روابط انسانی، درک هیجانات خود و دیگران و مدیریت مطلوب آنها و نیز ایجاد همدلی با دیگران و استفاده مثبت از هیجان‌ها موضوعی است که طی دهه گذشته با عنوان هوش هیجانی (عاطفی[1]) مورد توجه قرار گرفته است.
 توجه به بهره وری سازمانی که خود حاصل کارایی و کارایی ‌ است، از مقوله هایی است که همواره ذهن مدیران سازمان ها را به خود مشغول می دارد. بی تردید کارایی ‌ مدیران از مواردی است که می تواند بهره وری را تحت تاثیر قرار دهد، بر همین اساس شناسایی عواملی که بتواند کارایی ‌ مدیران را بهبود بخشد از الزامات مدیریت منابع انسانی در هر سازمانی است، بر همین پایه است که ارزشیابی کارایی ‌ مدیران اهمیت می یابد، در واقع ارزشیابی کارایی ‌ راهی است که مدیران می توانند به نقاط قوت و ضعف مدیران پی ببرند و با شناسایی عوامل اثرگذار بر آن، فعالیت های سازمانی را بهبود بخشند (رضا، 2010). شناسایی این عوامل و بهبود آنها می تواند کارایی ‌ شغلی  را ارتقا دهد. یکی از عوامل موثر در عملکر مدیران  میزان مهارت های مدیران می باشد که هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی به عنوان یکی از این ضروریت ها مطرح می شود. دانشگاه به عنوان یک عامل اجرایی در آموزش و تربیت فرد وهدایت وی به سمت شهروندی موثر و مفید به حال جامعه ، دارای نقش موثر بوده و بدون تردید تامین کننده ی نیروی انسانی مورد نیاز جامعه درآ‌ینده خواهد بود . به همین دلیل امروزه در جوامع مختلف , دانشگاه ها از نظر کمی و کیفی رشد و گسترش یافته و تقاضا برای راهیابی روز به روز زیادتر می شود و تعداد کثیری دانشجو برای تحصیل و برخورداری از مزایای آن به این مراکز روی می آورند .
دانشگاه بعنوان یک نهاد تعلیم و تربیت از همه نهادهای اجتماعی پیچیده تر است . دانشگاه همانند سایر سازمان های رسـمی بایستی با وظایف ساخت ، اداره و جهت دادن به ترکیب پیچیده ای از منابع انسانی درگیر گردد . بر خلاف اغلب سازمانهای رسمی تولید دانشگاه انسان است و این امر موجب پیدایش مسائل ویژه  در مدیریت دانشگاه می گردد.
بنابراین سازمان های ورزشی بخصوص مدیران دانشکده های تربیت بدنی برای اینکه بتوانند برنامه های اصولی تربیت بدنی را در جهت تأمین سلامت جسمانی و روانی دانشجویان ارائه دهند و زمینه های مساعدی را برای رشد و پرورش استعدادهای ورزشی دانشجویان ایجاد نمایند و از حداکثر توان جسمانی و روانی و فکری کارکنان خود بهره گیرند . توانایی ارتباطی مدیران در موفقیت و اثر بخشی کارکنان و سازمان های آنها اثر بسزایی دارد.
مساله هوش به عنوان یکی از ویژگی های اساسی که تفاوت فردی را در بین انسان ها موجب می شود از ابتدای تاریخ مکتوب انسان ها مورد توجه بوده است (ونگ ولاو، 2003).
پژوهشگران هوش هیجانی را شناخت، کنترل و به کارگیری قابلیتهای عاطفی خود و دیگران در رفتارهای فردی و گروهی برای کسب حداکثر نتایج میدانند که دارای چهار مؤلفة خودآگاهی، خودمدیریتی ، آگاهی اجتماعی  و مدیریت رابطه است. افراد با هوش هیجانی بالا از توانمندیهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی برخوردارند و با درک احساسات خود و دیگران، در انتقال و بیان احساسات به خوبی عمل میکنند( پاشاشریفی حسن،1386)
هوش هیجانی دربردارنده آگاهی، تنظیم و بیان درست دامنه ای از هیجانات است. لذا توانایی شناخت، ابراز و کنترل این هیجانات یکی از ابعاد مهم هوش هیجانی است و توانایی فرد در هر کدام از این توانایی ها منجر به اختلالاتی برای فرد می شود (شامرادلو، 1383). در این رابطه مایر و سالووی (1998) بیان می دارند برخورداری  فرد از هوش هیجانی می تواند زمینه بهبود بسیاری از کارایی ‌های رفتاری فرد از جمله کارایی ‌ شغلی را به وجود آورد.در این رابطه اکسترمرا و فرناندز  (2005)، هوش هیجانی را به عنوان پیش بینی کننده عمده ای در بهبود کارایی ‌ افراد در جنبه های مختلف زندگی می دانند.
هوش هیجانی به عنوان مجموعه ای از توانایی های غیر شناختی ، بر دانش ها و مهارت ها و  توانایی رویارویی موفقیت آمیز در شرایط مختلف محیطی تأثیر می گذارد (بار-ان[2]، 1997).
هوش هیجانی مجموعه ای توانایی ها مانند خودآگاهی، همدلی، خودنظم بخشی، انگیزش خود و مهارت های اجتماعی می باشد که بر کارایی ‌های رفتاری افراد تأثیر می گذارد (گلمن[3]، 1995). بنابراین هوش هیجانی به عنوان یکی از عوامل موثر بر کارایی ‌ شغلی کارکنان مطرح می شود که می بایست به آن توجه شود.
گلمن (2000) هوش عاطفی را مهارتی می داند که دارنده آن می تواند با کسب خودآگاهی روحیات خود را کنترل نموده و خودمدیریتی خود را بهبود بخشد و از طریق مدیریت روابط به شیوه ای رفتار کند که روحیه خود و دیگران را بالا ببرد. هوش عاطفی، توانایی فرد برای اداره احساسات و عواطف، همدلی با سایر افراد و برخورد مناسب در روابط عاطفی است. مایر و سالوی4  (2004) هوش عاطفی را توانایی ارزیابی، بیان و تنظیم عاطفه خود و دیگران و همچنین استفاده کارآمد از آن می دانند. هر چه یک شغل پیچیده تر باشد، هوش عاطفی اهمیت بیشتری می یابد)اسمیگلا و پاستوریا 5 ،2000) مهارت های هوش عاطفی به فرد اجازه می دهد تحت شرایط سخت، بهتر فکر کند و از هدر رفتن زمان به واسطه احساساتی همچون خشم، اضطراب و ترس جلوگیری نماید. افرادی که دارای هوش عاطفی بالایی هستند، بهتر با دیگران کنار می آیند و اجازه نمی دهند اضطراب و پریشانی آنان را از حل موفقیت آمیز مشکل باز دارد. چنین افرادی نسبت به دیگران توجهی خالصانه و صادقانه دارند. به سرعت و سهولت ذهن خود را آرام و شفاف می سازند و به این ترتیب راه را برای بصیرت و بینش درونی و ایده های خلاق به روی خود می گشایند.
وزینگر 6(200) معتقد است که افرادی که هوش عاطفی بالایی دارند، هیجانات خود را بکار می گیرند تا با استفاده از آنها رفتار و تفکر خود را در راستای دستیابی به اهداف هدایت نمایند. از نظر وی به کارگیری هوش عاطفی در محیط کار امکان پذیر بوده و از اهمیت بالایی برخوردار است. او به این نکته اشاره می نماید که هوش عاطفی را می توان پرورش داد و توسعه بخشید. هوش عاطفی خصوصیتی نیست که افراد داشته باشند یا نداشته باشند، بلکه افراد هوش عاطفی خود را با آموزش و تمرین مهارت ها و قابلیت هایی که هوش عاطفی را افزایش می دهد، تقویت می کنند.
[1] . Emotional Inteligence
[2]- Bar-An
[3]- Golman
4- Mayer & Salovey
5- Smigla & Pastoria
6- Weisinger

تعداد مشاهده: 1538 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 36

حجم فایل:216 کیلوبایت

 قیمت: 48,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • راهنمای استفاده:
    مناسب جهت استفاده دانشجویان رشته های مدیریت، روانشناسی و علوم تربیتی


  • محتوای فایل دانلودی:
    در قالب word و قابل ویرایش

پروپوزال اثربخشی آموزش شیوه های خود کنترلی و مهارتهای ارتباطی بر کاهش پرخاشگری

پروپوزال اثربخشی آموزش شیوه های خود کنترلی و مهارتهای ارتباطی بر کاهش پرخاشگری


بیان مساله:
رفتارهای پرخاشگرانه یکی از مشکلات اجتماعی مهم و اساسی در هرجامعه ‏ای است و به دلیل اهمیت آن به اینگونه رفتار در دوران کودکی و به خصوص در دوران نوجوانی بیشتر توجه می‏شود (لابر و های 1997 به نقل از پاکاسلاهتی [1]، 2000).
نکتهء عمده پژوهش در قلمروی پرخاشگری، از مفهوم آن ناشی می‏شود. مفهومی که در عین حال ساختارهای خصومت، خشم، پرخاشگری را در بر می‏گیرد. هاولز [2]و رایت( 1978؛ به نقل از حاجتی و همکاران، 1387) کوشش کردند تا تمایز بین این اصطلاحات را بر اساس توصیف خشم، به عنوان یک حالت‏ ذهنی از برانگیختگی هیجانی، خصومت، به عنوان یک بازخورد به همراه یک ارزیابی منفی‏ بلندمدت از دیگران و رویدادها و پرخاشگری را، به عنوان رفتاری آشکار، درگیر شدن و آسیب رساندن به دیگران مشخص کنند؛ اما آنها اصطلاحاتی را تعریف و تأیید می‏کنند که به‏ یکدیگر وابسته هستند.(هاولز و رایت، 1978؛ به نقل از الله یاری، 1376). هرچند واژه‏ خشونت را به معانی مختلفی تعریف می‏کنند، اما تعاریف اکثر محققان به‏کارگیری نیروی‏ بدنی، برای آسیب رساندن به دیگران را در بر می‏گیرد.(فارل و فلانری[3]، 2006).
در کل می‏توان گفت پرخاشگری و خشونت ممکن است به شکل‏های مختلفی، مانند آزار و اذیت دیگران؛ کتک زدن؛ دشنام دادن و...جلوه‏گر شود و هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری است.(اکبری، 1381).
علل پرخاشگری از دیدگاههای مختلفی بررسی شده است.  مطابق رویکرد یادگیری اجتماعی بندورا، پرخاشگری شکلی از رفتار اجتماعی است، که یاد گرفته می‏شود و بروز آن‏ در هر موقعیت به عواملی مانند تجربه افراد پرخاشگر، تقویتهای کنونی برای پرخاشگری و بسیاری از عوامل شناختی و اجتماعی بستگی دارد،که ادراک مطلوب بودن رفتار پرخاشگر را تعیین می‏کند. بندورا بیان می‏کند که رفتار مشاهده شده یا رفتار تجربه شده از نظر شناخت‏ باید بررسی شود. تجربه‏های ناخوشایند احساسات منفی به وجود می‏آورند و احساسات منفی‏ تمایل به پرخاشگری را برمی‏انگیزند. (اعزازی 1380).
تئوری یادگیری اجتماعی نیز رفتار پرخاشگری را نتیجه ضعف در رشد مهارتهای‏ اجتماعی می‏داند. از دیدگاه بندورا (1973)، رفتار پرخاشگرانه به این خاطر اتفاق می‏افتد، که‏ شخص در یادگیری راه‏های پذیرفته شده برای سروکار داشتن با توقعات در روابط بین‏ شخصی، مثلا بیان مناسب خشم، ضعیف است. در ضمن پژوهشگرانی که ارتباط بین‏ پرخاشگری و طرد از گروه همسن را نشان داده‏اند به نقص در مهارت‏های اجتماعی معتقد هستند.(داج و کوی[4]، 1987).
در چهل سال گذشته، به دو مسأله مهم، مرتبط با رفتارهای خشن، توجه شده است. اول‏ اینکه میزان رفتارهای خشونت‏آمیز در میان افراد در جوامع افزایش پیدا کرده است(گویرا و همکاران 1994؛به نقل از فیلدز و مک نامارا[5]، 2003)دوم اینکه میانگین سنی افرادی که‏ خشونت را مرتکب می‏شوند کاهش پیدا کرده و بیشتر کودکان و به خصوص نوجوانان را در برمی‏گیرد. شاید بیشترین زنگ خطر در نیم قرن اخیر رفتارهای خشونت‏بار در مدارس است(فیلدز و مک نامارا، 2003). با اینکه مسئله اعمال خشونت و پرخاشگری در مدرسه پدیده‏ای جدید نیست و در مدرسه قدمتی طولانی دارد. در سالهای اخیر، گزارشهای رسانه‏های گروهی در بیشتر کشورها نشان‏دهنده ی این واقعیت است که خشونتهای جدی دانش‏آموزان افزایش یافته است. نگرانی بیش از حد درباره ی خشونت نوجوانان به تلاشهایی برای درک نشانه‏ها و پیامدهای‏ آن و تشخیص روشهای مؤثر برای پیشگیری و کاهش این پدیده منجر شده است(فارل و فلانری[6]، 2006).
در سال‏های اخیر، در زمینه درمان، کاربرد روشهای شناختی رفتاری در درمان گروهی از اختلالات دوره ی نوجوانی از قبیل افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات تغذیه، اختلالات‏ تکانه‏ای و اختلالات رفتاری کاملاً مفید و مؤثر بوده است. ویژگیهای درمان‏شناختی رفتاری‏ نظیر ارتباط کاری تجربی و گروهی، فعال بودن، هدفدار بودن، متمرکز بودن بر مشکل، آموزش‏ مهارتهای مقابله، و تأکید بر بازخورد، به‏ویژه برای درمان مراجعان نوجوان بسیار متناسب‏ است.(زارب،  1383). یکی از این روش های شناختی آموزش خود کنترلی رفتار می باشد. اصطلاح آموزش خودکنترلی رفتار، به اجرای  روشهای خودنظارتی[7]، خودارزیابی[8]، و خودتقویتی[9] اشاره دارد. منظور از خودنظارتی حفظ توجه فعال به رخداد افکار و رفتارهای هدفمند خاص است. خودارزیابی به قضاوت در مورد میزان یا کیفیت رفتاری مربوط می شود که در مقابل برخی از ملا کها یا استانداردهای موجود تغییر می کند. خودتقویتی به اجرای تقویت توسط خود فرد، در صورتی که یک معیار خاص برای رفتار در دست باشد، اشاره دارد(حاتمی، 1390).
شیوه های آموزشی حل مسئله و آموزش خودتعلیمی، از روشهای مناسب برای خودکنترلی در دانش آموزان است. آموزش حل مسئله، شامل آموزش راهبردهای منظم به افراد برای حل مسئله است. آموزش خودتعلیمی، شامل آموزش دانش آموزان است تا بتوانند در مواجهه با مشکل، از طریق خودبیانی مسئله را برای خودشان حل کنند. دانش آموزان در این روش یاد می گیرند که قبل از عمل فکر کنند و در مواقع مشکل آن را تشخیص دهند و راه حلهای متفاوتی را در نظر بگیرند؛ به عواقب کار فکر کنند. موانع را پیش بینی کنند و برای کنترل رفتارشان راهبرد لازم را به خدمت گیرند(محمد اسماعیل، 1386).از دیگر عوامل موثر که فرد را قادر می‏سازد با دیگران‏ روابط متقابل داشته باشد، واکنشهای مثبت بروز دهد و از رفتارهایی که پیامد منفی دارد، اجتناب‏ ورزد مهارتهای ارتباطی می باشد. در دنیای امروز افراد مهارتهایی را لازم دارند تا بتوانند در فضای مطلوب زندگی با مسایل سازگاری یابند و این مهارتها توسط سیستم تعلیم و تربیت به افراد عرضه میشود. یکی از عوامل و مشکلات اساسی افراد، فقدان تواناییهای ارتباطی لازم و اساسی در مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی روزمره است، بسیاری از افراد در رویارویی با مسایل زندگی فاقد تواناییهای لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی روزمره آسیب پذیر کرده است. افسردگی، اضطراب تنهایی، طردشدگی، کمرویی، خشم و تعارض در روابط بین فردی، از جمله مشکلاتی هستند که بسیاری از افراد جامعه با آن دست به گریبان هستند، این قبیل مشکلات به نوعی ریشه بسیاری از آسیبهای اجتماعی نیز محسوب میشوند. عقیده بر این است که ارتقا مهارتهای ارتباطی در بهبود و سلامت روانی افراد موثر است. این تواناییها افراد را برای مقابله موثر با موقعیتها یاری میکنند و آنها را قادر میسازند تا در ارتباط با سایر افراد جامعه به گونهای مثبت و سازگارانه عمل نموده و سلامتی، به ویژه سلامت روانشناختی خود را تامین نمایند(سلبی، 1379).
با توجه به این که نوجوانی یکی از بحرانی‏ترین دوران زندگی فرد است و پرخاشگری در این دوران به ویژه در پسران شدیدتر از دختران می‏باشد، لذا در این تحقیق بر آنیم تا با بررسی اثربخشی آموزش شیوه‏های خودکنترلی و مهارت های ارتباطی در کاهش پرخاشگری دانش‏آموزان شهر  ، بپردازیم.

[1] Pakaslahti
[2] Howells
[3] Farrel flannery
[4] Dodge & Coie
[5] Fields & Mc Namara
[6] Farrell & Flannery
[7] Self-monitoring
[8] Self-evaluation
[9] Self-reinforcement

تعداد مشاهده: 1648 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 22

حجم فایل:56 کیلوبایت

 قیمت: 48,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • راهنمای استفاده:
    مناسب جهت استفاده دانشجویان رشته روانشناسی و علوم تربیتی


  • محتوای فایل دانلودی:
    در قالب word 2003 و قابل ویرایش

پروپوزال بررسی نقش تبلیغات در روابط عمومی و تاثیرات آن بر مشتریان

پروپوزال بررسی نقش تبلیغات در روابط عمومی و تاثیرات آن بر مشتریان


بیان مساله:
یکی از مهم ترین سرفصل های روابط عمومی ارتباط با رسانه های تبلیغاتی است. انتخاب بهترین روش برای انتقال پیام به مخاطب، هنر روابط عمومی است. این توانایی با برخورداری از دانش شناخت رسانه ها، کارکرد آن ها و شناخت مخاطبان امکان پذیر است. روابط عمومی پس از شناخت دقیق مخاطب به ارزیابی نیازهای آنان پرداخته و براساس نیاز مخاطبان اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده را در اختیار آنان قرار می دهد. عدم استفاده درست از ابزار رسانه ها و عدم شناخت صحیح از نیاز مخاطبان موجب شکست روابط عمومی در اهداف خود خواهد شد. بر این اساس نیاز روابط عمومی به رسانه ها و مجموعه های مشاور رسانه ها نمایان می گردد.بطور کلی روابط عمومی و تبلیغات از ابزارهای ترویجی به حساب می‌آیند.علاوه بر اینها از دیگر ابزارهای ترویجی می‏توان به فروش شخصی ، پیشبرد فروش و بازاریابی مستقیم اشاره کرد. اما مهمترین ابزارهای مختلف ترویج، روابط عمومی و تبلیغات هستند . با نگاهی گذرا به تاریخچه روابط عمومی در ایران، غالبا شاهد فعالیت روابط عمومی‏ها در قالبی کاملا دولتی هستیم که وظیفه شان دفاع از ابعاد سیاسی سازمان است و توجهی به مشتریان ندارد. در سویی دیگر شاهد تبلیغاتی هستیم که صرفا از سازمان حمایت می کند و توجهی به مشتری ندارد. بدین معنی که روابط عمومی و تبلیغاتی را تجربه کردیم که هر دو در دفاع از سازمان و بدون توجه به مشتری فعالیت کرده اند.
منظور از تبلیغات در روابط عمومی، تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) یا تبلیغات تجاری نیست، بلکه تبلیغاتی مدنظر است که دارای رویکرد اطلاع‌رسانی و افزایش آگاهی‌های عمومی افراد جامعه نسبت به برنامه‌ها، اقدامات و فعالیت‌های سازمان و ارائه گزارش به مردم و مخاطبین بدون هیچ‌گونه اغراق، بزرگ‌نمایی و دروغ‌پردازی باشد. روابط عمومی‌ها باید منادی آن نوع تبلیغاتی باشند که با دستکاری اندیشه‌ها و القاء، تلقین، دروغ و فریب، کاری نداشته باشد، بلکه به تبلیغاتی بپردازد که بر پایه‌ی  اطلاع‌رسانی،‌ افزایش آگاهی‌های عمومی، اقناع و ترغیب و آموزش انجام می‌گیرد. (شبرنگی، 1382: 103-100). تبلیغ باید در معرض دید قرار گیرد، درک شود، آموخته شود، به یاد بماند و به عمل درآید.  (پراتکانیس و دیگران،1383، ص‌۲۳). با تبلیغات به‌موقع و متعادل می‌توان برنامه‌ها و سیاست‌های سازمان‌ها و دستگاه‌ها را برای مردم تشریح کرد و به تصویر کشید و از همیاری و همفکری و مشارکت مردم در اجرای طرح‌های منطقه‌ای و ملی سود جست. بنابراین در حرفه‌ی  روابط عمومی و ارتباطات، منظور از تبلیغ، به‌کارگیری فن ترغیب و تشویق و استفاده‌ی  صحیح و مؤثر از همه‌ی  تکنیک‌های ارتباط جمعی، گروهی و فردی است. (شبرنگی، 1382: 103-100).هدف از این تحقیق بررسی نقش تبلیغات در روابط عمومی و تاثیرات آن بر مشتریان می باشد .

تعداد مشاهده: 2153 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 29

حجم فایل:99 کیلوبایت

 قیمت: 48,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • راهنمای استفاده:
    مناسب جهت استفاده دانشجویان رشته مدیریت


  • محتوای فایل دانلودی:
    در قالب word و قابل ویرایش

پروپوزال رابطه مولفه های هوش هیجانی و فرار دختران از منزل

پروپوزال رابطه مولفه های هوش هیجانی و فرار دختران از منزل


بیان مساله:
فرار از منزل از عمده ترین مقولاتی است که توسط روان شناسان، جامعه شناسان، درمانگران، روان پزشکان و مربیان تربیتی مورد توجه قرار گرفته است. فرار از منزل عبارت است از غیبت از خانه به مدت حداقل یک شب و بدون رضایت والدین یا سرپرست قانونی فرد (دی من1 ،2000). شارلین2 و مور-باراک3 (1992) فرار را نیز به معنی دورشدن از منزل به مدت 24 ساعت یا بیشتر می دانند که بدون اطلاع والدین یا بر خلاف میل آن ها صورت گیرد . پژوهش های متعددی در ارتباط با فرار از خانه صورت گرفته است. با این حال بیشتر آن ها بر عوامل خانوادگی، اجتماعی و زمینه ای متمرکز شده اند و نقش خود فرد و به طور خاص ویژگی های شخصیتی و مولفه های هوش هیجانی وی در تبیین رفتار فرار از خانه، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش های انجام شده در سایر کشورها نیز جهت گیری مشابهی داشته اند. بلود4(1980) اذعان می کند که لازم است در موردشخصیت  خود افراد فراری اطلاعات بیشتری کسب شود .  هیجان ها  بخشی از شخصیت انسان هاست و بخش اعظمی از زندگی ما را در بر می‌گیرند. حضور مستقیم و غیر مستقیم هیجان ها را می‌توان در تارک قله‌‌های استدلال، عقلانیت و برهان های عقلانی مشاهده کرد. بی‌اعتنایی نسبت به هیجان ها، عدم مدیریت آن ها و مسامحه و غفلت در بیان آن ها می‌تواند هزینه‌های گزافی را برای انسان به دنبال داشته باشد.
مطالعات و پژوهش‌های نوین، نشان می‌دهند که فقدان هوش هیجانی می‌تواند آثار مخربی را در زمینه‌های فردی و اجتماعی ایجاد کند و برعکس، تقویت و تحصیل آن، زمینه‌ساز موفقیت‌های بزرگ خواهد بود (فاطمی، 1385). معدود که اگر افراد از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشند، بدون داشتن تحصیلات عالی، باز هم می‌توانند در زندگی موفق باشند و مشکلات زندگی خود را اداره کنندهوش هیجانی توانایی اداره مطلوب خلق‌و خوی و وضع روانی و کنترل تکانه‌هاست( جلالی، 1381). هوش هیجانی با تقویت سلامت روانی، توان همدلی با دیگران، سازش اجتماعی، بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی، مشکلات بین شخصی را کاهش می دهد و زمینه بهبود روابط اجتماعی را فراهم می سازد. هوش هیجانی همچنین از راه ویژگی های ادراک هیجانی، آسان سازی هیجانی، شناخت هیجانی ، مدیریت هیجان ها، و با سازوکارهای پیش بینی، افزایش توان کنترل و تقویت راهبردهای رویارویی کارآمد، به فرد کمک می کند تا کیفیت روابط اجتماعی را بهتر سازد(بشارت،1384).

تعداد مشاهده: 2111 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 20

حجم فایل:148 کیلوبایت

 قیمت: 48,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • راهنمای استفاده:
    مناسب دانشجویان رشته روانشناسی و علوم تربیتی و رشته های مرتبط


  • محتوای فایل دانلودی:
    در قالب word و قابل ویرایش